۱۳۸۹ مهر ۳۰, جمعه

حدود ۵۰۰سال پیش دریکی ازشهرهای بلژیک درمقابل منزل فردی به نام (واندر بورس) صرافان گرد هم آمده اوراق بهاداردادوستد می کردند.از آن پس هرمکانی راکه درآن، اوراق بهادارمورد معامله قرارمی گرفت بورس نامیدند.

نخستین بورس جهان درشهرآنورس بلژیک ایجاد شد. درحال حاضر دراغلب کشورهای دنیا تشکیلات بورس وجود دارد و فدراسیون بورس های جهان به عنوان یک سازمان هماهنگ کننده بین المللی نسبت به همکاری و تشریک مساعی بین بورس ها ، حفاظت از منابع و حقوق صاحبان سهام وتوسعه بازار سرمایه فعالیت می کنند.

مطالعات دانشگاه آکسفورد نشان می دهد ارتباط مستقیمی میان توسعه بازار سرمایه و رشد اقتصادی وجود دارد. و علت اهمیت آن این است که هیچ مکانیزم بهتری را نمی توان یافت که سبب ارتباط میان سرمایه گذاران و افراد نیازمند به سرمایه به روشی عادلانه، شفاف و قانونمند شود. بورس به سرمایه گذاران امکان می دهد تا سبد سهام خود را تنوع بخشند و با هزینه کم و امنیت بالا سرمایه خود را در رشته های مختلف به کار اندازند. بورس از طریق تجمیع دیدگاه های متفاوت سهامداران و ارائه آنها به صورت عمومی، تاکنون به عنوان بهترین راه برای کشف ارزش دارایی ها شناخته شده است.

بر اساس این مطالعات هر چه این بازار از موقعیت آزادتری برای انجام کار برخوردار باشد، با قیمت ها و سفارشات رقابتی بیشتری روبه رو خواهد شد و فرآیند کشف قیمت، کارایی بیشتری خواهد داشت. این مساله باعث دسترسی به قیمت بهتر، تاثیر کمتر نوسانات بازار بر سهامداران و کاهش هزینه سرمایه گذاری برای شرکت ها، که نیروی محرکه رشد اقتصادی هستند، می شود.

بازار سرمایه

اگرچه بازار پول تا مدت ها توانست نقش تعادل آفرین بین عرضه و تقاضا در بازار کالا و خدمات را بازی کند اما به میان آمدن بحث کنترل نقدینگی در بازار پول، مردم را واداشت به بانک ها هجوم آوردند و نقدینگی حساب های خود را طلب کنند در این مقطع و زمان بود که ضعف اصلی بازار پول نمایان گر شد. در واقع بازار پول توان لازم برای کنترل و حفظ تعادل بین عرضه و تقاضا در شرایط بحرانی را به طور کامل نداشت. پس باید راه دیگری یافته و به کار گرفته می شد.

با بروز و شناخت ناتوانی بازار پول در ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا، با هدف جلوگیری یا کنترل تورم ، بازار سرمایه به عنوان گزینه ای مؤثر در جهت تعادل آفرینی مورد توجه قرار گرفت. سیاست های مالی و اعتباری در ابتدا بازارهای سرمایه را ایجاد کرد و مساله ای به نام بورس و سهام به عنوان امری تاثیرگذار جای خود را در زندگی مردم باز کرد. مردمی که تا آن زمان مازاد نقدینگی خود را در سپرده های بانکی نگهداری می کردند، کم کم نحوه سرمایه گذاری در بورس وخرید سهام شرکت های بورسی را یاد گرفتند و به این ترتیب بازار سرمایه در جامعه ای انسانی هر روز شناخته تر شد.

در بورس اوراق بهادار که نمود بارزی از بازار سرمایه می باشد ، سهام و سرمایه شرکت ها مورد معامله قرار می گیرد. این امر باعث می شود که مازاد نقدینگی افراد به جای سرازیر شدن به بازار کالا ، به شرکت ها سرازیر شده و باعث تامین مالی شرکت ها شده و در نهایت تولید را افزایش دهد.

اتفاق مهم دیگری که در بازار سرمایه می افتد این است که نقدینگی به محض ورود به بازار سرمایه ، به عنوان یک شریک، درگیر بازار گشته و در مواقع بحرانی، دولت ها می توانند ورود و خروج نقدینگی از این بازار را کاملا تحت سیاست های خود قرار دهند.

در واقع نقدینگی وارد شده در بازار سرمایه در صورتی می تواند از این بازار خارج شود که جایگزینی داشته باشد و این مهم ، جبران کننده نقص بازار پول است. چرا که نقدینگی در بازار پول، می توانست هر موقع که مایل باشد و بدون هیچ جایگزینی از بازار پول خارج شده و دولت را در اعمال سیاست های خود بر آن بازار محدود کند.

جایگاه بازار سرمایه در ایران

سابقه بازار سرمایه در ایران به صورت سازمان یافته به کمتر از ۴۰ سال می رسد. در این مدت نیز (مخصوصاً در اواسط فعالیت و بعد از انقلاب) ، بازار بورس از یک رکود نسبی برخوردار بوده و در واقع ، اصل فعالیت بعد از جنگ شروع شده است .

در ایران معمولاً به طور رسمی ، بازار سرمایه، به بورس اوراق بهادار محدود می شود، حال آنکه در عمل، نهادهای بسیاری در اقتصاد ایران حضور دارند که ماهیت فعالیت آنها ، به طور مستقیم یا غیر مستقیم، به کارکردهای بازار سرمایه مربوط می شود. در واقع به جز شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ، شرکتها و موسسه های مالی بسیاری در صحنه اقتصاد کشور ایران حضور دارند که به طور مستقیم به نشر اوراق بهادار و تامین منابع مالی مورد نیاز خود به این شیوه می پردازند.

با این حال، بازار سرمایه ایران،به رغم کوشش های انجام شده، هنوز به ساختار مطلوب دست نیافته و جایگاه مناسب خود را در اقتصاد ایران به دست نیاورده است.بررسی اجمالی بازار سرمایه کنونی ایران نشان می دهد که این بازار،مجموعه کوچکی را در بر می گیرد، و در نتیجه نقش آن در فرآیند توسعه اقتصادی کشور بسیار ناچیز است.نگاهی به بازار واحد و کوچک بورس اوراق بهادار، به عنوان نهاد اصلی بازار سرمایه ایران، به ویژه در مقایسه با کشورهای دیگر، گویای آن است که بازار سرمایه، در شکل کنونی آن به گونه ای محدود، سنتی و دنباله رو، فعالیت دارد و از پس تامین نیازهای مالی توسعه اقتصادی ملی بر نمی آید.

ساختار بخش مالی ایران در دو بازار پول و بازار اوراق بهادار هویدا می شود. به روشنی پیداست که در اقتصاد ایران دو کفه بازار پول و سرمایه به نفع بازار پول سنگینی می کند. ناتوانی بازار سرمایه در جذب سرمایه گذاران، نبود قوانین با پشتوانه اجرایی، فقدان انضباط و ثبات مالی در کشور و جهت گیری های حمایتی دولت به سمت بخش دولتی باعث شده است که بازار سرمایه ایران دورتر از پتانسیل های واقعی خود ایفای نقش نماید.

همچنین براساس تقسیم بندی نظام های مالی از دو بعد پایه مبتنی بر بانک و مبتنی بر اوراق بهادار، نشان می دهد که نظام مالی در ایران مبتنی بر بانک است. نوع نهادها، میزان تکامل و بازیگران اصلی بازار مالی کشور و همچنین سهم متغیرهایی مانند تشکیل سرمایه ثابت ناخالص و نسبت حجم معاملات در دو بازار پول و سرمایه به تولید ناخالص داخلی نشان می دهند که بخش بانکی با تأکید بر پشتوانه دولتی در مقایسه با بازار سرمایه حضور فراگیرتری در بازارهای مالی کشور دارد.

اما با بررسی شاخص های بخش پولی و اوراق بهادار طی دهه گذشته حکایت از افزایش سهم بازار سرمایه در اقتصاد کشور است و ارزش این بازار در سال ۱۳۸۲ بالغ بر ۱/۶ درصد از تولید ناخالص ملی شده است.

شرایط خاص بازارهای مالی ایران و ساختار مالی مبتنی بر بانک از یک سو و اقتصاد تک محصولی وابسته به درآمدهای نفتی و حضور دولت در اقتصاد از سوی دیگر باعث شده است که مبانی نظری پازل رشد اقتصادی- توسعه بازارهای مالی در بخش مالی ایران با اما و اگرهای متعدد روبه رو باشد.با وجود آنکه بسیاری از مطالعات در سطح بین المللی رابطه مثبت بین توسعه بخش مالی و رشد اقتصادی را اثبات می کنند، اما کوچک بودن اثرگذاری بخش بازار سرمایه در بازار مالی و فقدان اطلاعات سری زمانی در این ارتباط، رابطه مثبت بین رشد اقتصادی و توسعه بازارهای مالی در کشور را با شبهه همراه ساخته و امکان بررسی درباره بخش مالی اقتصاد ایران را در بازار پول خلاصه کرده است.

بازار سرمایه و پیش به سوی فرآیند جهانی شدن

تجربه سقوط بازار سرمایه کشورهای آسیای جنوب شرقی و دیگر کشورها که به دلیل ایجاد ارتباط مالی بین المللی و آزادسازی های گسترده مالی بدون فراهم کردن بسترهای مناسب به وجود آمد، سبب تحمیل هزینه های سنگین بر ساختار اقتصادی آنها شد. لذا چنانکه ایران خواستار بهره مندی از امکانات و تسهیلات جهانی باشد، باید در ابتدا بسترهای مناسب را آماده کند.

بازکردن درهای بازار سرمایه به روی کشورهای خارجی، بدون زمینه سازی های مناسب، می تواند بازار سرمایه و اقتصاد ایران را با تکانه های غیرقابل پیش بینی رو به رو کند، زیرا با توجه به ارزش اندک بازار سرمایه کشور در مقایسه با بازارهای سرمایه جهانی، وقوع یک بحران یا تنش اقتصادی می تواند سبب فرار سریع منابع خارجی از کشور شود.

از سوی دیگر در حال حاضر به دلیل عدم پیوند و تعامل مورد انتظار بین اقتصاد ایران و اقتصاد جهانی و وابسته بودن برخی از شرکت های بورسی به دولت یا نهادهای وابسته به دولت، امکان تصمیم گیری مستقل برای شرکت ها و حضور آنها در بازارهای جهانی سرمایه وجود ندارد. لذا ورود شرکت های ایرانی به بازارهای جهانی سرمایه، نیازمند انطباق و هماهنگی آنها با مقررات بازار جهانی سرمایه است.

مزایای ورود به بورس

- استفاده از معافیت های مالیاتی ، شرکتهایی که در بورس مورد پذیرش قرارمی گیرند مادامیکه از لیست سازمان بورس واوراق بهادار خارج نگردیده باشند ، می توانند نسبت به نرخ مقطوع مالیات حداقل از چند درصدی از معافیت مالیاتی بهره مند شوند.

- در بورس به جهت تمرکز سرمایه که با هدف مشارکت درحقوق شرکتهای مورد پذیرش صورت گرفته و تشکیل یک بازار هدفمند را داده است ، امکان افزایش سرمایه بسیار ساده تر از حالتی است که شرکتها در خارج از بورس به این امر اقدام می ورزند.

- انتشار اوراق قرضه که براساس قانون تجارت به شرکتهای سهامی عام این اجازه داده شده و طبعا حضور در یک بازار متمرکز این امر را به نحو چشمگیری تسهیل خواهد کرد .

- به روز رسانی ارزش واقعی شرکت که این موضوع می تواند انعکاس دهنده نگرش یک بازار متخصص نسبت به آتیه شرکت مورد بررسی باشد و کاملا واضح خواهد بود که این امر توانایی ارایه خط مشی مدیریتی به مجموعه مدیران شرکتهای بورسی را در راهبرد اهداف خود فراهم خواهد ساخت .

- ورود به بورس و عبور از فیلترهای نظارتی و کنترلی آن بعضا موجب کسب وجهه و اعتبار برای شرکتهای پذیرفته شده را فراهم ساخته که این امر می تواند موجبات یکسری منافع نادیده ای را برای این شرکتها فراهم آورد.

مزایای سرمایه گذاری در بورس

- نبود حد سرمایه مجاز به نحوی که هر فردی با هر میزان سرمایه امکان ورود به این بازار را خواهد داشت .

- قابلیت نقد شوندگی بالا که موجب شده تا درشرایط عادی ورود و خروج به این بازار در کمتر از چند روز فراهم شود .

- بازده بالاتر، از منابع پربازده شناخته شده در بازارهای مشابه ، بادرنظر گرفتن ریسک بهینه .

- تب گسترش این بازار که به عنوان عاملی نادیدنی ، گام های بسیار بزرگی را در پیش روخواهد داشت .

- علی رغم عدم تنوع دربازار بورس ایران ، درعین حال منابع کسب سود دراین بازار بسیار متنوع است ، به نحوی که یک سهم خریداری شده می تواند برای دارنده آن ، به طرق گوناگون سود ایجاد نماید که از آن جمله می توان به انواع افزایش سرمایه ، ما به التفات قیمت خرید با قیمت روز ، سود نقدی و ... اشاره داشت .

- ظرفیت های باز موجود به نحوی که علیرغم تمام رشدهای این بازار همچنان ظرفیتهای رشد فوق العاده بکر و دست نخورده ای وجود دارد.

نیلوفر مستوفی خوشه مهر
پایگاه اطلاع رسانی بانک و بیمه ( www.bina.ir )

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر